فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
فونت زيبا ساز
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
فونت زيبا ساز
آخرین پریسا نوشت






♥█▓▒دوتا عاشق که واسه همدیگه میمیرن ▒▓█♥

★*☆♡*★*☆♡*زانو نخواهیم زد!!!حتی اگر سقف آسمان از ما کوتاه تر باشد★*☆♡*★*☆♡*

سلام دوستان....

من دیگه نمیام اینجا....

کوهیار واسه همیشه ترکم کردو رفت...

عمق فاجعه ی زندگی من اتفاق افتاد...

اگه اذیت شدین منو ببخشید.من دیگه هیچوقت اینجا نمیام....

اما آیدی من:

jojo_naze22

خواستید ادد کنید منو.خداحافظ واسه همیشه...............

نوشته شده در جمعه 27 مرداد 1391برچسب:,ساعت 14:25 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

تاحالا عکس جنین دلفین دیدی؟جنین پنگوئن چیییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برو ادامه مطالب حالشو ببر یه باغ وحش جنین ریخته اونجا.مدیونی نظر ندی@@@@@@


:ادامه مطلب:
نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 20:12 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

http://myup.ir/images/74092316994646059503.jpg

نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 19:29 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

 

دقت کردین این گربه ها هم آدم شدن واسه ما ؟

 

قبلنا هیبتی داشتیم.از دور پخ میکردیم 3متر رو هوا بودن،

 

حالا از کنارمون رد میشن،نگاه معنادار چن ثانیه ای هم میکنن!

 

همینمون مونده به نشانه افسوس سرم تکون بدن


نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 19:18 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

99669999996669999996699666699666999966699666699
99699999999699999999699666699669966996699666699
99669999999999999996699666699699666699699666699
99666699999999999966666999966699666699699666699
99666666999999996666666699666699666699699666699
99666666669999666666666699666669966996699666699
99666666666996666666666699666666999966669999996


1.) دکمه ctrl + f رو فشار بده
2.) توش عدده 6 رو بنویس
3.) بعد رو دکمه Highlight all کلیک کن ...
ببین چی میشه .... !!!!
نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 19:16 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

چند سال پیش در یک روز گ رم تابستانی در جنوب فلوریدا، پسر کوچکی با عجله لباس هایش را درآورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت . مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت می برد .


مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی فرزندش شنا می کند ؛ مادر وحشت زده به طرف دریاچه دوید و با فریاد پسرش را صدا زد . پسر سرش را برگرداند ، ولی دیگر دیر شده بود .

تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر

آب بکشد . مادر از راه رسید و از روی اسکله ، بازوی پسرش را گرفت .

تمساح پسر را با قدرت می کشید ؛ ولی عشق مادر

به کودکش آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت او بچه را

رها کند . کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود

، صدای فریادهای مادر را شنید ، به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را کشت .

پسر را سریع به بیمارستان رساندند . دو

ماه گذشت تا پسر بهبودی نسبی بیابد . پاهایش با

آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و

روی بازوهایش جای زخم ناخن های مادرش مانده بود .

خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد از

او خواست تا جای زخم هایش را به او نشان دهد .

پسر شلوارش را بالا زد و با ناراحتی زخم ها

را نشان داد ، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد

و گفت : این زخم ها را دوست دارم ؛ اینها خراش های عشق مادرم هستند.

نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 19:8 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

سلام.این آدرس اون یکی وبمه.

هرکی خواست پیدام کنه بیاد اونجا

j-4-love.lxb.ir

نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 13:5 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

پریسا به کوهیارش میگه:

 

چه خوش خیــــــال بودم که

 

همیشـــه

 

فکر میـــکردم در قلبـــــــــ  تو محکومـــم به حبس ابد.

 

....

 

به یـــکباره جـــــا خوردمـــ  

 

وقتی

 

زندانــبان بر سرم فریــــــاد کشید

 

هـــی......تـــــو.........

 

ازادی.......

 

و صدای گامهـــای غریـــبه ای که به ســـلولـــــ  من می امد


خوش بحالت مهرناز....

خوش بحالت....

کوهیارتورو خیلی دوست داره...اونقدر که بخاطرت از من گذشت....از منی که خیلی شبارو توی بغل کوهیار به صبح رسوندم....منیکه زن کوهیار بودم...

منیکه دخترونگیامو فدای عشقوحال کوهیارکردم.............................

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 12:18 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

برام هیچ حسی شبیه تو نیست

تو پایان هر جستجوی منی


تماشای تو عین آرامشه

تو زیبا ترین آرزوی منی ......


واسه کوهیارمدعا کنید

نوشته شده در چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:,ساعت 23:9 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

غریب است دوست داشتن
و عجیب تر از ان دوست داشته شدن
وقتی می دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد......
و نفس ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده اند.......
به بازیش می گیریم .
هرچه او عاشق تر....ما سر خوش تر.
هرچه او دل نازک تر.....ما بی رحم تر.......
تقسیر از ما نیست.....تمامی قصه های عاشقانه.اینگونه به گوشمان خوانده شده اند............

نوشته شده در چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:,ساعت 23:4 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

از دار دنیا منو یه ستاره
اونم که می خواد بره تنهام بزاره
هر چی که می گم نرو فایده نداره
می خواد دلمو به زانو در بیاره
برای هر چیز یه بهونه می یاره
تا میگم اخه میگه اخه نداره
میگم بیا تا یکی باشیم دوباره

اهسته ، اروم می گه نداره چاره
پیشش می شینم تا بتونه دوباره
گذشته هارو باز به خاطر بیاره
یادش بیارین دل عاشق بیچاره

تو دنیا چیزی نداره جز ستاره
پا میشه می ره منو تنها می زاره
با رفتنش رو دل من پا می زاره

از ابر چشمام بارون غم می باره
طفلی دل من که شده پاره پاره
من بی ستاره همه عمرم تباه
روزای عمرم همه رنگه سیاه
دونه به دونه نفسام بی ستاره
حتی یه ذره رنگ زندگی نداره
بی اون نمی خوام دیگه زنده بمونم
جز اون نمی خوام واسه هیچ کس بخونم

میرم یه گوشه تک و تنها می شینم
شاید بتونم کمی اروم بگیرم


دوستان واسه کوهیارم دعا کنید که برگرده

نوشته شده در چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:,ساعت 23:1 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

 

اگر کلمه دوستت دارم نمایشگر عشق خدایی من نسبت به توست


اگر کلمه دوستت دارم راضی کننده و تسکین دهنده قلبهاست


اگر کلمه دوستت دارم پایان همه جدایی هاست


 اگر کلمه دوستت دارم نشانگر اشتیاق راستین من نسبت به توست


اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست


پس با تمام وجود فریاد میزنم


* دنیای زیبای من دوستت دارم *

 

نوشته شده در چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:11 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

 

روی آن شیشه تبدار تو را " ها " کردم


اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم



حرف با برف زدم سوز زمستانی را


با بخار نفسم وصل به گرما کردم

نوشته شده در چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:10 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

 

خیره شدن در چشمانت تجربه

ایست که به تکرارش

می ارزد...

نوشته شده در چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:9 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

پریسا:

سلام.حالتون خوبه؟

چندروزه کوهیار رفته تبریز....

اما از دیشب تاحالا جوابمو نداده....

الان یکی بهم اس داده میگه گوشیشو پیدا کرده....

دارم دیوونه میشم...هیچکس از عشق من از شوهر من خبرنداره...

نمیدونم چیکارکنم....

دعا کنید واسم...دعاکنید واسش...


دعا کنید بیاید مسافری که نیامد

.

به کوچه چشم بدوزم به عابری که نیامد

.

دوباره با قلم عشق ، تمام فاصله ها را

.

غزل غزل بنویسم به عاشقی که نیامد...

Click to view full size image

نوشته شده در چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:بوسه,عکس بوسه,خواب,عشق,ساعت 20:57 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره .
رنگ چشاش آبی بود .
رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ…
وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم
مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه .
دوستش داشتم .
لباش همیشه سرخ بود .
مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه …
وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.
دوست داشتم فقط بهش نگاه کنم .
دیوونم کرده بود .
اونم دیوونه بود .
مثل بچه ها هر کاری می خواست می کرد .
دوست داشت من به لباش روژ لب بمالم .
می دونست وقتی نگام می کنه دستام می لرزه .
اونوقت دور لباش هم قرمز می شد .
بعد می خندید . می خندید و…
منم اشک تو چشام جمع میشد .
صدای خنده اش آهنگ خاصی داشت .
قدش یه کم از من کوتاه تر بود .
وقتی می خواست بوسش کنم ٫
چشماشو میبست ٫
سرشو بالا می گرفت ٫
لباشو غنچه می کرد ٫
دستاشو پشت سرش می گرفت و منتظر می موند .
من نگاش می کردم .
اونقدر نگاش می کردم تا چشاشو باز می کرد .
تا می خواست لباشو باز کنه و حرفی بزنه ٫
لبامو می ذاشتم روی لبش .
داغ بود ......

بقیش توی ادامه مطالبه-از دست ندین


:ادامه مطلب:
نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:53 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

ادامه ی مطلب

برید


:ادامه مطلب:
نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:50 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

خیلی قشنگه ادامه مطلب برید حتما


:ادامه مطلب:
نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:49 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد .
به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .
آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت :”متشکرم “و از من خداحافظی کرد

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .

بقیه در ادامه مطالب


:ادامه مطلب:
نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:45 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

پریسا و کوهیار نوشتند:

اینم از شماره حساب جمعیت هلال

احمرایران واسه کمک های مردم غیرت مند

و شریف ایران به آذری زبان های غیور و زلزله زده:

99999بانک ملت

دوستانی که وسعشون میرسه کمک کنن.

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:37 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

پریسا و کوهیار نوشتند:

اینم از شماره حساب جمعیت هلال

احمرایران واسه کمک های مردم غیرت مند

و شریف ایران به آذری زبان های غیور و زلزله زده:

99999بانک ملت

دوستانی که وسعشون میرسه کمک کنن.

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:37 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

توی نظراتون نوشتین که کوهیار کیه شماست؟

پریسا کیه شماست؟

انگاری شماها درباره ی سایت یا پروفایلو نخوندین نه؟

بعدشم یعنی چی که 340-350نفرمیان از وب دیدن میکنن و نظر نمیذارن؟؟؟؟؟؟؟؟

خجالت نمیکشین با این سنتون؟مگه کلا چقدر وقت میبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالا از این300نفر ده نفرشون نظر میذارن سه نفرشون

عضو میشن بقیه هم میگن ک....لق وبشون باو!!!

اینجوریاست؟؟؟؟؟؟

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:30 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

((((کوهیار نوشت:))))

///اگه بدونین فقط1روز زنده هستین چیکارمیکنین ///

///توی اون یه روز؟///

///جواب فقط در این پست///

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:27 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

پریسا مست عاشق نوشت:

من یه گذشته خیلی بد دارم....خیلی بد...

اما خیلی وقته آدم شدم.کوهیارجونم منوبخشیده.

شماچی؟شماهم همچین کسیوتوی زندگیتون دارین؟(گرچه کوهیارم یه دونس)

جملات زیبا و الهام بخش زندگی

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:9 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

 

 

 

 هـمه در دنیـا کـسی را دارنــد،بــرای خودشــان..!

"خــُسـرو" و "شیـــرین" ..."لیـلی" و "مـَجنــون" ..

"رامیـن" و "ویـس" .... "پیــرمــَرد" و "پیرزَن" ..

"این" و "اون" ...

"پَریــسآ" و "کُوهیـــآر" !!

 



 

 

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:5 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

پریسا مست نوشت:

مهم نیست در عشق به وصال برسی مهم اینست که لیاقت تجربه کردن

یک عشق پاک رو داشته باشی

 

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:2 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

کوهیارنوشت:ببینین این قصه ی ماهاستاااااااااااااا.فقط پریسا زودترمیمیره!!!هه هه!!

حقیقتی تلخ ! (عکس) www.taknaz.ir

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 20:58 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

پریسا نوشت:

الان که دارم میفکرم میبینم که:

چرا فوت " سرده و" ها " گرمه ؟

مگه جفتشون ازدهن درنمیاد

چرا" فوت " میکنی سرده و" ها "

 

میکنی گرمه؟

یالا بهم بگید من دارم خلو چل میشم

 

 

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 20:55 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

 

 این معلم یک فرمول را با گچ بر روی تخته سیاه می نویسد

به نظر شما مفهوم این فرمول چیست؟ 

تا لود شدن کامل تصویر صبور باشید ...

فرمول عشق کشف شد ! ( تصویر متحرک) www.taknaz.ir

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

فرمول عشق کشف شد ! ( تصویر متحرک) www.taknaz.ir

 

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 20:43 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

امروز لبم باد کرده بود مامانم به بابام گفت منو اذیت کرده لبش باد کرده
من : :|
بابام به مامانم : تو کیو اذیت کردی دماغت انقد شده ؟
من و بابام : :)))))))
مامانم به بابام : تو کیو اذیت کردی قدت کوتاه شده ؟
من و مامانم : :))))))
شستن همدیگرو پهن کردن رو طناب
می خواستم بگم همچین بنیان سستی داره خوانوادمون

_______________

مرسی وبلاگ دختر روانی چیزباحالی فرستادی!!

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 20:40 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

بیا حواس خدا را پرت کنیم


 


تو صدایش کن


 


من دزدکی فاصله ها رو بر می دارم
 

 
Click here to enlarge
نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 19:8 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

بار آخر ، من ورق را با دلم بُر میزنم !

بار دیگر حکم کن ، اما نه بی دل !

با دلت ، دل حکم کن ! ...

حکمِ دل : هر که دل دارد بیندازد وسط ،

تا ما دلهایمان را رو کنیم ...

دل که رویِ دل بیفتد ، عشق حاکم میشود ...

پس به حکمِ عشق ، بازی میکنیم .
این دلِ من ! رو بکن حالا دلت را ...!
دل نداری ؟!

بُر بزن اندیشه ات را ...
حکم لازم ، دل سپردن ، دل گرفتن ، هر دو لازم ... !!!

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 19:0 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

دستانم گرمی دستانت را می خواهد پس دستانم را به تو میدهم

 

قلبم تپش قلبت را می خواهد پس قلبم را به تو میدهم

 

چشمانم نگاه زیبایت را می خواهد پس نگاهم از آن توست

 

عشقم تمامی لحظات تو را می خواهند وبرای با تو بودن دلتنگی میکنند

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 18:57 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 18:51 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

اگر شعر‌های من زیباست


دلیلش آن است


که تو زیبایی.


حالا


هی بیا و بگو


چنین است و چنان است.

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 18:45 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

تو را به جای همه زنانی که نشناخته‌ام دوست می‌دارم


تو را به جای همه روزگارانی که نمی‌زیسته‌ام دوست می‌دارم


برای خاطر عطر گسترده بیکران و برای خاطر عطر نان گرم


برای خاطر برفی که آب می‌شود، برای خاطر نخستین گل


برای خاطر جانوران پاکی که آدمی نمی‌رماندشان


تو را برای خاطر دوست داشتن دوست می‌دارم


تو را به جای همه زنانی که دوست نمی‌دارم دوست می‌دارم.

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 18:42 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

واسه تو تاابد عاشق ترینم

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

نوشته شده در دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:,ساعت 23:29 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند


مثل آسمانی که امشب می بارد....


و اینک باران


بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند


و چشمانم را نوازش می دهد


تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

 

نوشته شده در دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:,ساعت 17:27 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

عشق من-کوهیار من

در حضور واژه های بی نفس


صدای تیک تیک ساعت را گوش کن


شاید مرهم درد ثانیه ها را پیدا کنی

 

نوشته شده در دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:,ساعت 17:26 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|

عشق یعنی شب نیایش با خدا
تا طلوع صبح دلتنگی دعا

عشق یعنی آه دیگر پشت آه
سوز دل را پرکشاندن تا به ماه

عشق یعنی گریه های بی صدا
چشم خیس دختری دور از نگاه

عشق یعنی لحظه های انتظار
دل به فردا بستن و روز بهار

عشق یعنی بارش از دیده چو ابر
 بهر دیدار دوباره باز صبر


عشق یعنی بهترین حس نیاز
 
سوی تنها خالق هستی نماز

عشق یعنی این منه دیوانه وار
 کرده ام خود را فدای عشق یار

نوشته شده در دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:,ساعت 17:8 توسط þαяïsα♂♥♀Ƙöн¥αя|



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت